پس از وقوع زلزله در روز جمعه ۱۹ اردیبهشت در تهران که در امتداد گسل مشا رخ داد احتمال وقوع زلزله دیگر در روزهای آتی به نگرانی بخش عمدهای از جامعه بدل شده است.
به گزارش فرارو، اما محققان و کارشناسان این حوزه بر این نظر هستند که گرچه احتمال وقوع زلزله همیشه وجود دارد، ولی بررسیهای روزهای اخیر نشان میدهد گسل مشا فعلا به آرامش رسیده است.
در این باره علی بیتاللهی رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در گفتگو با فرارو گفت: «پس از مدتها که در شرق تهران روی امتداد گسل مشا، زلزله تاثیرگذاری را مشاهده نکرده بودیم روز جمعه زلزلهای به بزرگی ۵.۱ ریشتر بر مبنای اعلام موسسه ژئوفیزیک زلزلهنگاری تهران و ۴.۱ بر طبق اعلام موسسات آمریکایی و اروپایی رخ داد که شدت آن به اندازهای بود که مردم را وحشتزده کرد. به تبع این رخداد، حدود بیش از شانزده پسلرزه بزرگتر از دو و نیم ریشتر رخ داد و پسلرزههای زیادتری هم بهصورت زلزلههای خفیف زیر دو و نیم ریشتر نیز به وقوع پیوست که نشان از فعالیت گسل مشا داشت.»
وی افزود: «بهعبارتدیگر اگر ما همه این دادههای زلزله اصلی و پسلرزهها را جانمایی کنیم روی امتداد گسل مشا متمرکز میشوند و نشان داده میشود که این گسل در یک قطعه فعال شده و این زلزله رخ داده است. البته مدتهای مدیدی بود که در این قسمت ما هم چنین زلزلهای را نداشتیم، اما در طی سالهای گذشته چندین زلزله خفیف زیر چهار ریشتر در این منطقه رخ داده و موجب نگرانی شده بود، اما خوشبختانه منجر به وقوع زلزله بزرگتر نشده بود. در همین زلزله هم حدود یک ساعت و بیست دقیقه قبل از زلزله، یک پیشزلزله به بزرگی دو و نیم ریشتر رخ داد.»
به گفته بیتاللهی، «به هر حال چنین زلزلههایی معرف فعال شدن گسلها و وجود تنش است. اما اینکه این زلزله مثلاً ممکن است در ادامه زلزلههای بزرگتری را در پی داشته باشد بر مبنای روند پسلرزهها و توزیع پسلرزهها که یک امتداد طول حدود ده کیلومتری را در بر میگیرند احتمالش اندک است.»
او اظهار کرد: «از نظر من، این زلزله یک زلزله اصلی بوده و احتمال وقوع زلزله بزرگتر در روزهای آتی کم است. چون در علم زلزلهشناسی مثل اغلب علوم دیگر، هیچ قطعیتی وجود ندارد. بویژه اینکه متأسفانه علیرغم تمهیدات مکرر که حداقل در اطراف تهران یک سیستم پایش با تسهیلات و دستگاههای بیشتر داشته باشیم متأسفانه روی چنین گسلهایی که از دیرباز شناخته شدهاند هیچ کار و پایشی صورت نگرفته است؛ در حالیکه زلزلههایی که در گذشته در این مناطق رخ داده به گونهای بوده است که تهران را هم تحت تاثیر قرار دادهاند و تعدادی از خانهها و ساختمانهای تهران آسیب دیدند. مثلا در زلزلهای که حدود صد و نود سال پیش در تهران رخ داد و به عمارت سفارت انگلستان هم آسیب رساند مرکزیت زلزله دقیقاً در همین محدوده دماوند و با بزرگی هفت و یک ریشتر بوده است. پس این گسل، توان زلزلههای بزرگتر را هم دارد.»
وی ادامه داد: «پس این امر بدیهی و طبیعی است که همیشه هوشیار باشیم، اما در خصوص این زلزله اینگونه استنباط نشود که در ادامه این زلزله مثلاً در روزهای آتی زلزله بزرگتری رخ میدهد. چنانچه باتوجه به روند پسلرزهها و نرخ کاهشی که دارند استنباط این است که زلزله ۵.۱ ریشتری، زلزله اصلی بوده است.»
مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی درباره ارتباط این زلزله با فعال شدن آتشفشان قله دماوند بیان کرد: «ساختار پسلرزههای این زلزله نشان میدهد که این زلزلهها در اثر فعال شدن گسل مشا است و ارتباطی به آتشفشان دماوند ندارد. محدوده مرکز زلزله از پای ارتفاعات دماوند حدود هشت کیلومتر فاصله دارد و از وسط قله دماوند آنجاییکه مواد مذاب از آنجا بیرون میآید حدود هفده کیلومتر فاصله است همینها نیز رابطه این دو را غیرمحتمل میکند. ضمن اینکه وقتی آتشفشان میشود رکورد لرزهاش مشخص است؛ بر اثر آتشفشان زلزله داریم یعنی انفجار آتشفشانی باعث شکستن لایهها میشود، آن لایهها ارتعاش ایجاد میکند و زلزله میشود، اما نوع رکورد آن و رکورد زلزله اخیر متفاوت است و مشخص است که این زلزله به فعالیت آتشفشانی ربط ندارد. علاوه بر این در فعالیت آتشفشانی دورتادور آن توده مذاب و آتشفشانی، زلزلهها جانمایی میشوند درحالیکه در زلزله اخیر زلزله در امتداد گسل مشا و یال جنوبی قله دماوند جانمایی شده است و در اطراف قله مشاهده نمیشود؛ این مشاهدات ما را وامیدارد که اظهار کنیم که این زلزله ربطی به آتشفشان دماوند ندارد.»
بیتاللهی در ادامه در پاسخ به پرسش، پس از این چه باید کرد، گفت: «در دو حوزه باید کار کرد. یک حوزه مربوط به رفتار مردم است. در همین زلزله اخیر متأسفانه دو نفر فوتی و حدود سیزده نفر مصدوم داشتیم که به دلیل استرس و سراسیمگی آسیب دیدند. علت این کار آموزش نیافتن مستمر است که در هنگام زلزله چه باید کرد. این کار مهم و کمهزینه و بدون دردسر را بهراحتی میتوان انجام داد به شرط اینکه استمرار اجرایی داشته باشد نه اینکه پس از وقوع یک زلزله، ما تازه به این فکر بیفتیم و بعد از مدتی هم فراموش کنیم به همین خاطر هم رفتارهای التهابی و سراسیمگی داشته باشیم این کاری است که نیاز به نقدینگی زیاد ندارد. باید برنامههای آموزشی برای عموم مردم تعریف شود که باید در هنگام زلزله چه باید کرد.»
او با توجه به سراسیمگی مردم در زلزله ملارد و دماوند بار دیگر به آموزش دادن و فرهنگ سازی اشاره کرد و گفت: «مردم هم باید این آموزشها را جدی بگیرند.»
او افزود: «بحث دیگر مربوط به موقعیت مسئولین است که آنها چه باید بکنند اولین قدم این است که در شعاع صد کیلومتری تهران به دلیل اهمیتش، پایش لحظهای گسلها انجام شود و فعالیت گسلها باید بطور دقت مونیتور شود. این زلزله درس بزرگی به ما داد. یک ساعت قبل از زلزله، یک پیشلرزه داشتیم ما نمیدانیم که گسلهای دیگر تهران در چه وضعیتی قرار دارند گسل شمال تهران چه جوری است این با هزینه کمی قابل انجام در کشور است و هزینه بالایی هم به نسبت پروژههای دیگر نمیخواهد. این کارها کارهای مونیتورینگ و نصب تجهیزات کار پرهزینهای نیست و باید تقویت شود. دستگاههای لرزهنگاری یا شتاب نگاری، قسمت مهم قضیه است.»
این کارشناس درباره اقدامات دولت در قسمت بهسازی سازهها اضافه کرد: «در حوالی همین منطقه زلزله، حدود ده میلیون نفر جمعیت شهری تهران ساکن هستند و دوازده تا شهر قرار دارند و در شعاع شصت کیلومتری اطراف آن نیز حدود چهارصد و بیست روستا وجود دارد که از منازل مسکونی روستایی طبق آخرین آمار نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، شصت درصد اسکلت ندارند یعنی حدود صد و پنجاه هزار واحد مسکونی، فاقد اسکلت هستند و مقاوم نیستند. اگر این زلزله یک زلزله بزرگتری بود یا در آینده زلزله بزرگتری بیاید میزان تلفات مشخص است که بالا میرود. مشخص است مسئولین باید به کیفیت ساختوسازها در منطقهای که مستعد زلزله است بیشتر توجه کنند. این کار بسیار بزرگی است که باید با اولویت به همین محدودهها شروع شود.»
بیتاللهی افزود: «در منطقهای که گسل شمال تهران و گسل مشا به هم میرسند مقاوم سازی باید بیشتر در نظر گرفته شود. چون باید به تلفات جانی زلزله که واقعاً بحران را زیاد میکند بیشتر بها داده شود.»
دیدگاه ها