استمرار افزایش بهای ارز، سکه و طلا  در روزهای اخیر موجب شد تا این بار بهای اقلام اشاره شده به کانال جدیدی از قیمت ها که بی سابقه نیز بوده وارد شود.
 

ضعف در معاملات حواله ‌ای یا ریزش بورس؟

براین اساس قیمت هر سکه تمام بهار آزادی تا پیش از ظهر امروز به بیش از 13 میلیون و یکصد هزار تومان رسید و بهای هر گرم طلای 18 عیار نیز مرز یک میلیون و دویست هزار تومان را پشت سر گذاشت، روندی که برخی فعالان بازار دلیل این شتاب در قیمت گیری را ضعف عرضه در سمت معاملات حواله ‌ای و افزایش انتظارات تورمی از این کالاها می‌دانند، هرچند که گروهی از صاحبنظران هم ریزش بازار سهام را از دلایل اصلی و اثرگذار در این خصوص دانسته اند. با این وجود اما به نظر می رسد روند صعودی قیمت ها در بازر سکه، طلا، همچنین دلار روندی مشابه روزهای پرفراز و نشیب بهای سهام در بازار بورس را تجربه می کند که همچنان دلیل فنی خاصی برای آن قابل تصور نیست و از قاعده خاصی تبعیت نمی کند. 

دودلی سرمایه گذاران برای ورود به بازار جدید

روندی که موجب شده تا اکنون فعالان بازار  درخصوص هجوم سرمایه گذاران خرد به این بازار برای سرمایه گذاری هشدار دهند، زیرا اگرچه غالب این صاحب نظران و کارشناسان اقتصادی براین باورند که سطح قیمتی سکه، طلا و ارز چنان بسیار پرریسک بوده و براین اساس ورود به آن نمی تواند جذابیت مستمر و سودآوری برای اشخاص به ویژه افرادی داشته باشد، اما سرمایه گذارانی که به تازگی از بازار بورس با تحمل ضرر خارج شده اند، اکنون شاید به سراغ بازاری بیایند که به رغم نبود جذاب زیاد، اما شاید حاشیه امن کوتاه مدتی برای آنها باشد. البته خلوت بودن یکی دو روز اخیر بازار عرضه این کالاهای سرمایه ای را نیز می توان گواهی بر این امر دانست که سرمایه گذاران هم چندان رغبتی به این کار ندارند،  علاوه براین می توان تجربه متضرر شدن در بازار بورس، قیمت بالای سکه، طلا و ارز همچنین شوک چندین باره وارد شده به دلیل روند صعودی غیر قابل پیش بینی در این زمینه را نیز علتی دیگر برای کاهش تمایل و انگیزه افراد و به طبع آن تقاضا برای سرمایه گذاری در این بازار دانست.

التهاب دوباره در بازارهای موازی

البته نباید از حکمت بازارهای موازی ایجاد شده در این روزها نیز غافل ماند، زیرا اکنون بازار مسکن و خودرو شاهد التهاب و نوسان صعودی است، آنچه که دلیلش براساس سخنان فعالان اقتصادی ریشه در  نوسانات ماه های گذشته در بورس دارد. چرا که می توان اینگونه نیز قضاوت کرد که در حال حاضر سرمایه داران به دلیل ریزش‌های اخیر بازار سهام به سمت بازارهای موازی سوق یافته اند.
 
اما فهرست دلایل در این خصوص به همین جا ختم نمی شود، بلکه به نظر می رسد؛ دلایل دیگری نیز در کنار اتفاقات مربوط به بازار سرمایه گذاری بورس باعث شده تا باز هم قیمت ها در بازارهای موازی مانند؛ سکه، طلا و ارز رکورد بزند، تا به آنجا که ارزش این اقلام به سقف تاریخی خود رسیده و اعداد و ارقامی که پیش از این سرمایه گذاران در این زمینه در ذهن خود داشتند را پشت سر گذاشته است.  افزایش بهای این کالاها البته بهانه ای برای سرعت گرفتن قیمت سایر کالاها در بازارها شده تا دست برخی از فروشندگان نیز برای گران فروشی باز و بازتر شود.

سیاست های دستوری محرک اصلی صعود قیمت ها

اما اینکه سیاست های دستوری نیز آیا در این زمینه نقش داشته اند، موضوع دیگری است که برخی از فعالان، سرمایه گذاران بزرگ این حوزه از جمله بعضی از صرافان آن را دلایل مهم افزایش قیمت ها در بازار می دانند. به اعتقاد برخی صرافان در یکی از میادین اصلی پایتخت به عنوان مرکز فعالیت این اصناف، بسته شدن سقف نرخ فروش و پیشنهاد تبعاتی دارد که از جمله آن ایجاد تعاملات غیرشفاف در معاملات نیمایی و بهم ریختگی نرخ معاملات است، ضمن اینکه باید گفت؛ این نوع برخورد در سامانه نیما نتیجه ای معکوس خواهد داشت و اثر به هم ریختگی نرخ ها در بازار مشخص خواهد شد. موضوعی که یکی از صرافان و فعالان این بازار نیز به آن در گفت‌ وگویی با یکی از خبرگزاری ها به آن اشاره کرده است.  در این میان هرچند که به نظر می رسد بسته شدن عرضه سهمیه دو هزار و 200 دلاری به هر کارت ملی به صورت یک بار در سال توسط صرافی های بانکی نیز از دیگر دلایلی بوده که موجب شده تا آمار تقاضا در بازار غیررسمی و خریدهای خانگی کالاهایی مانند ارز، سکه و طلا بیشتر و بیشتر شد زیرا که سرمایه گذارن خرد نیز براین باورند به زودی بهای سرمایه ای که به صورت ریالی در دست دارند کاهش زیادی خواهد یافت.
آنچه که این موضوع را در ذهن متبادر می کند که شاید بهتر بود بانک مرکزی به عنوان اصلی ترین متولی نظارتی در بازار ارز و طلا تلاش می کرد برای مدیریت بازار به جای قطع ارز سهمیه ای نرخ آن را به قیمت های بازار نزدیک می کرد تا شاید تصمیم این نهاد بزرگ مالی کشور چنین واکنش های دغدغه سازی را به همراه نداشت، ضمن اینکه در صورت ناتوانی در ارائه سهمیه مذکور می توانست در قالب یک برنامه ریزی دقیق میزان سهمیه را به تدریج و در قالب پلکانی کاهش دهد. برخی از فعالان بازار ارز و سکه در این باره گفته اند شاید اگر بانک مرکزی در قالب تغییر قیمت ها به صورت پلکانی و تدریجی علاوه براین اضافه کردن بازه زمانی برای خرید بخش دوم یا سوم میزان سهمیه اعمال شده برنامه ریزی می کرد تا هر متقاضی در قالب تعریف شده جدید می توانست ارز  خریداری کند یا میزان آن را  با شیب ملایم کاهش می داد چنین حاشیه های تورمی در بازار را شاهد نبودیم.
جالب این است که در کنارارزهایی مانند؛ یورو، پوند و دلار، نرخ درهم امارات هم در بازار نیما و هم بازار آزاد روند صعودی چشمگیری را تجربه کرده تا به آنجا که قیمت درهم امارات مرز هفت هزار تومان را به راحتی پشت سرگذاشت که حکایت از بالا بودن تقاضای برای این ارز در بازار دارد. این در حالی است که پیش از نیز بارها فعالان اقتصادی از قیمت بالای ارز در بازار و البته در سامانه نیما نیز گلایه داشتند همچنین  معتقد بودند برای ادامه فعالیت خود به مشکلات متعددی در بازار ارز برخورده و قیمت های فضایی نیز مانع مهمی برای فعالیت آنها است.

به اعتقاد فعالان اقتصادی اگر چه پیش تر اختلاف قیمت ارز در صرافی های بانکی و بازار هم موجب شده بود تا عمده خریداران ارز بانک ها باشند، اما حذف یکباره عرضه ارز در صرافی های بانکی نیز خود ابزاری برای دامن زدن به التهاب بازار ارز بود؛ از سوی دیگر این نکته که صرافان و طلافروشان در هنگام فروش با دلنگرانی هایی به دلیل تغییر یکباره قیمت ها مواجه هستند، ولی خریداران و دپوکنندگان ارز، سکه و طلا با جمع کردن آنها می توانند سود قابل توجهی از نبود مدیریت و عدم ثبات قیمت ها در بازار ببرند، نیز توازن عرضه و تقاضا در بازار را دستخوش اما و اگرهای زیادی کرده است. به هر حال باید گفت اعمال سیاست دستوری در بازار نه تنها میزان تقاضا و عرضه را مدیریت نمی کند، بلکه موحب می شود تا از شکلی به شکلی دیگر تغییر یابد که خود نیز اهرمی برای تغییر قیمت ها نه تنها در این بازار بلکه بازارهای مشابه خواهد بود. در این میان اما عدم فروش درهم به صرافی های تضامنی و عدم توانایی صرافان به فروش ارزهای بازارمتشکل به مانند قبل، به گلایه جدی و دلیلی برای بیکاری صرافان در بازار شده است که می تواند معاملات زیر میزی و زیرپوستی پنهانی را نیز افزایش دهد که خود نیز بر بروز التهاب بیشتر در بازار بی تاثیر نخواهد بود. زیرا که در چنین اوضاع و احوالی صرافان مجبور به ورود به چرخه غیررسمی و زیرزمینی بازار ارز خواهد شد. 

ضرورت جذب نقدینگی های سرگردان

به هر حال این روزها شاهد افزایش نجومی بهای کلاهای سرمایه ای هستیم که اگر چه نیاز اصلی افراد نیست اما ترس از بی ارزش شدن پول ملی موجب شده بسیاری از افراد ناخواسته به افزایش قیمت ارز در بازار دامن بزنند یا ناخواسته بسترهای مناسبی را برای سوء استفاده کنندگان از این شرایط و البته ضعف نظارت نهادهای نظارتی بر بازار فراهم آورند و براین اساس به نظر می رسد آنچه این روزها در بازارهای مختلف در حال وقوع است نشان از تبعات تصمیمات غلطی دارد که در گذشته سیاست گذاران حوزه مالی کشور اتخاذ کرده و اکنون نیز حاضر به تغییر آن نیستند.
روندی که در کنار جنبه های مختلف سیاسی و اقتصادی به اثرگذاری جنبه روانی نیز دامن زده تا روند صعودی بهای اقلام سرمایه ای و به طبع آن سایر کالاهای معیشتی در کشور به طور لجام گسیخته ادامه یابد.بحرانی که اگر بتوان برای برون رفت هرچند کوتاه مدت از آن به سراغ تدابیری مانند افزایش نرخ سود بانکی و ایده هایی برای جذب نقدینگی های سرگردان رفت، نه تنها جلوی این روند نگران کننده را گرفت بلکه فرصتی برای تدوین تدابیر بلند مدت 
 

منبع: نقد دولت

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را از طریق فرم زیر اسال نمایید

نظرسنجی

مارا دنبال کنید