محمدرضا زنوزی مالک باشگاه تراکتور، در دو فصل گذشته و از زمان مالکیت این باشگاه همواره یکی از افراد پُر سر و صدای فوتبال کشور بوده است. از مصاحبه‌ علیه مسئولان فدراسیون و وزارت ورزش گرفته تا افشاگری در مورد فساد در فوتبال.

در همین راستا و پس از قهرمانی تراکتور در جام حذفی، مالک باشگاه تراکتور درباره قهرمانی جام حذفی، خصوصی‌سازی در فوتبال، فساد در ورزش، وضعیت بازیکنان تراکتور و ... میگوید.

 این قهرمانی را به تمام هواداران باشگاه بزرگ تراکتور تبریک می‌گویم. امیدوارم بیشتر از این بتوانیم در خدمت‌شان باشیم و این قهرمانی‌ها تداوم داشته باشد.

سال گذشته باید قهرمان می‌شدیم، ولی یکسری اتفاقات باعث شد این مهم میسر نشود و تیم به حاشیه برود. امسال هم با آوردن دنیزلی قصد داشتیم کار بزرگی را شروع کنیم، ولی متأسفانه در میانه راه با زلزله‌ای که در تبریز آمد، این مربی نتوانست در این شهر بماند. مجبور شدیم با او خداحافظی کنیم و ساکت الهامی را که قبلاً با دنیزلی کار کرده بود به‌عنوان سرمربی تراکتور انتخاب کردیم. خوشبختانه هم توانستیم سهمیه را بگیریم و هم قهرمان جام حذفی شویم.

 قبلاً فکر می‌کردم بیشترین هزینه را ما انجام دادیم، حتی یکی، دو بار هم گفتم هزینه زیادی انجام دادیم و فکر می‌کردم این‌طور است، ولی با بررسی بیشتر متوجه شدم در رده سوم، چهارم هستیم. درست است ما یکسری هزینه‌های «پِرتی» داشتیم، ولی بازیکن بی‌‌کیفیت نیاوردیم. بازیکنان خوبی آوردیم، اما هر کدام به دلیلی نتوانستند در ایران بمانند و خداحافظی کردند. در کل درباره اینکه هزینه‌ها بازگشت دارد یا خیر، همه کارشناسان مسائلی مثل حق پخش تلویزیونی، کپی رایت و فروش بازیکن  را مطرح می‌کنند که شاید یکسری از آنها در ایران شدنی نباشد، اما اصلاً به این موضوع فکر نمی‌کنیم که آیا راه‌های دیگری وجود دارد که باشگاه‌ها بتوانند درآمد داشته باشند؟ اصلاً به این فکر نمی‌کنیم.

نباید به مدیران هم ایراد گرفت،  چون مدیران دولتی بر مسند باشگاه‌های دولتی هستند و شاید به خودشان اعتماد ندارند که چند سال مدیر باشگاه  باشند و نمی‌توانند برنامه‌ریزی بلندمدت کنند. شاید هم نمی‌توانند به این سطح از اندیشه برسند که در ایران هم می‌شود از باشگاه‌های بزرگ درآمد به دست آورد. خیلی راحت‌تر از کل دنیا می‌توانیم در باشگاه‌های ایرانی درآمد داشته باشیم. 

من چند تا از آنها را می‌توانم بگویم. مثلاً دو باشگاه {استقلال و پرسپولیس} دو ورزشگاه را به نام‌شان زدند و می‌خواهند آنها را وارد بورس کنند. در حالی که وقتی کسی می‌خواهد سهام باشگاه را بخرد، بررسی می‌کند که آیا دو باشگاه سودده هستند یا نه،‌ ولی معمولاً ورزشگاه‌ها هزینه‌زا هستند و باشگاه مجبور است آنجا هزینه کند. ما اما یک کار دیگر کرده‌ایم، یک هلدینگ اصلی داریم که زیر مجموعه آن چهار هلدینگ فرعی قرار دارد. از هر کدام از این‌ هلدینگ‌ها 10 درصد را به باشگاه تراکتور واگذار کردیم. یعنی حدود یک هزار و هشتصد میلیارد تا 2 هزار و 400 میلیارد قیمت این سهام‌هاست تا از سودهای عملیاتی آن‌ شرکت‌ها باشگاه اداره شود و نیازی نباشد که از محل‌های مختلف به باشگاه تراکتور کمک شود. از طرفی اپلیکیشنی راه‌اندازی کردیم و دنبال درآمدهای بارانی برای مجموعه تراکتور هستیم. هواداران از اپلیکیشن خرید می‌کنند و سود به باشگاه می‌رسد. یعنی شما فکر کنید حدود چهار یا پنج میلیون نفر از هواداران یک تیم به خاطر عشق‌ به تیم‌شان از این اپلیکشن خرید کنند، هم تخفیف می‌گیرند و هم باشگاه سود می‌برد. به این ترتیب هم باشگاه می‌تواند سرپا باشد و هم هواداران می‌توانند با قیمت ارزان‌تری خرید کنند.

به نظر من این دو باشگاه هیچوقت از نظر حساسیت و چیزهای دیگر مهم‌تر از تراکتور نیستند. دلیل اینکه می‌گویم این دو باشگاه خصوصی نمی‌شوند، این است که آقایانی که در وزارت ورزش و جاهای دیگر نشسته‌اند خودشان دوست ندارند این باشگاه‌ها خصوصی شوند،‌ وگرنه این دو باشگاه، از تراکتور حساس‌تر نیستند و در بهترین حالت شرایطی مساوی با باشگاه ما دارند.

خیلی سخت است، من یکی، دو بار گفته‌ام، اگر این دو باشگاه را واگذار نکنند، به ضرر هواداران و خود باشگاه‌هاست. الان به این دو باشگاه دو استادیوم داده‌اند، ولی من مقابل اموال مولدی که هر روز سود کارخانه‌هایش به حساب تراکتور می‌آید را به نام باشگاه زدم تا تیم سرپا بایستد. با این کار باشگاه تراکتور را چند قدم از نظر اقتصادی جلو انداختم. وقتی این اتفاق می‌افتد، باشگاه می‌تواند بازیکنان بهتری بگیرد و امکانات خوبی ایجاد کند که تمام اینها در نتایج تأثیرگذار است. دو سال است که تراکتور را در اختیار داریم و همه می‌بینند که ما باکیفیت‌ترین بازیکنان را جذب کردیم و امکاناتی داریم که بسیار خاص است و در کمتر باشگاهی در ایران شاهد آن هستیم،‌ مثل پرواز چارتر و هتل اختصاصی.

 یک‌بار گفتم 110 میلیارد تومان در این دو سال هزینه کردم، اما بعدش که حساب کردیم، متوجه شدیم خیلی کمتر از این حرف‌هاست. بعد از آن هم حساب کردیم که شاید ما به لحاظ هزینه سومین یا چهارمین باشگاه ایران باشیم.

می‌خواهم همین اول، آخرش را بگویم، اگر 2.5 میلیون دلار یا یورو هم باشد، باشگاه ما توان پرداخت این پول را دارد، همه هم این را می‌دانند. وقتی اموال دو تا سه هزار میلیاردی به باشگاه واگذار می‌شود، ارقامی مثل 2.5 میلیون یورو رقمی نیست، ولی از طرفی دادگاه CAS وقتی حکمی را تأیید می‌کند که بازیکن یا مربی همچنان به تیم دیگری نرفته باشد، مثل ویلموتس. بازیکن یا مربی تا زمانی که به تیم دیگری نرفته می‌تواند حکمش را دریافت کند، اما وقتی به تیم دیگری رفت، فقط می‌تواند تا روز قرارداد جدیدش پول دریافت کند. در پرونده‌های ما، مثلاً قرارداد دو یا سه ساله داشتیم، که بر همین اساس حکم بریده شده است. بازیکنی که سال بعدش به یک باشگاه دیگر رفته است، پول قراردادش از حکم صادره کسر می‌شود.

در پرونده استوکس و اروین هم همینطور است. صددرصد حکم‌ها در CAS شکسته خواهند شد. شکسته هم نشود باشگاه تراکتور مشکلی ندارد، هواداران نگران نباشند، رقبا هم نگران نباشند. هیچوقت پنجره نقل‌وانتقالاتی باشگاه تراکتور بسته نخواهد شد و هیچوقت هم بابت بدهی به مشکل نخواهیم خورد.

 به فدراسیون هشدار دادم که سر من کلاه رفته است، حداقل سر شما کلاه نرود. حالا ارقام من نسبت به پرونده فدراسیون خیلی کمتر است. آنجا یک پرونده عجیب و غریبی است (پرونده ویلموتس) که حدود 11 میلیون یورو با دستیارانش می‌شود.

 هشدار دادم که سرم کلاه رفته است و مواظب باشید سر شما کلاه نرود. به خاطر همین کلاه هم پرونده‌ها را به دادگاه CAS کشاندیم. یک مثال این ماجرا هم استوکس است، او 400 هزار دلار ما را محکوم کرده است، اما کل قراردادش 450 هزار دلار بود. این بازیکن حتی 90 درصد از قراردادش را گرفته بود. اینها را اسناد و مدارک می‌گوید، ضمن اینکه در تمرینات هم غیبت داشته است، بعد رفته دوباره 400 هزار یورو علیه ما حکم گرفته است، در حالی که فصل بعد هم در یک تیم دیگر بازی می‌کرد. چطور این ممکن است؟

خیلی اتفاقات عجیب و غریبی افتاد که من اسناد و مدارکش را به کمیته اخلاق دادم. حالا اگر خودشان خواستند می‌توانند در این مورد حرف بزنند. تنها هم مربوط به باشگاه ما نیست و برای باشگاه‌های دیگر هم هست. جالب است بدانید، در پرونده‌هایی که این وکیل (دلشات) وکیل ما بوده، باخته، ولی در پرونده‌هایی که رو‌به‌روی ما بود، برنده شده است! این اتفاقات غیر طبیعی است، تنها در باشگاه ما نیست و اگر در باشگاه‌های دیگر هم جستجو کنید، از همین وکیل یا همکارانش می‌توانید نمونه‌های مشابه پیدا کنید.

چرا اصلاً کی‌روش رفت؟ چرا یک عده و رسانه‌ها فشار گذاشتند که کی‌روش برود؟ تا جایی که می‌دانم قرارداد کی‌روش یک میلیون و 200 هزار دلار بود، با همان قرارداد هم می‌ماند، چون ایران را دوست داشت. مربی بزرگی هم بود و کلاس فوتبالش خیلی با ویلموتس متفاوت است. از خیلی از کارشناسان پرسیدم که درجه‌بندی این‌ دو مربی چطور است، ماکسیمم چیزی که گفتند این بود که سطح کی‌روش به ویلموتس، چهار به یک است. یعنی اگر قرار بود کی‌روش 40 دلار بگیرد،‌ باید به ویلموتس 10 دلار می‌دادیم. یعنی اینقدر تفاوت است، بعد ما کی‌روش را می‌فرستیم می‌رود و ویملوتس را می‌آوریم.

دیدید که کی‌روش به محض خروج از ایران به کلمبیا رفت. سوابق ویلموتس را هم که همه می‌دانند. من استاد ویلموتس (لیکنز) را با سالی 300 هزار دلار به‌عنوان سرمربی به تراکتور آورده بودم. قراردادش موجود است. 300 هزار دلار استاد چطور تبدیل می‌شود به دو میلیون دلار برای شاگرد؟ این موضوع باید مشخص شود. مردم هم درخواست‌شان همین است که روشنگری شود. به شخصه فکر می‌کنم تنها فدراسیون فوتبال و مسئول وقت این فدراسیون مقصر نیست و عوامل دیگری هم از بیرون مقصرند. این افراد از دو بابت باعث شدند مردم سرخورده شوند، یکی اینکه در راه صعود به جام جهانی به مشکل خوردیم و بعد هم اینکه چرا مربی که دو ماه بیشتر کار نکرده، باید 11 میلیون یورو که حدود 330 میلیارد تومان می‌شود، پول بگیرد؟

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را از طریق فرم زیر اسال نمایید

نظرسنجی

مارا دنبال کنید