در حالی که در هفته های گذشته به دنبال تجربه ناخوشایند سهام داران در بازار سرمایه از ریزش شاخص ها، کارشناسان تلاش کردند تا با دادن این دلگرمی که روند سودآوری بورس در میان مدت و بلند مدت قابل مشاهده خواهد بود، کمی از دلواپسی های سرمایه گذاران بکاهند، ولی استمرار روند افت دسته جمعی نمادها موجب شد تا همچنان سهامداران به ویژه افرادی که با تجربه و دانش کمتر و با هدف کسب سود وارد بازار سرمایه شده اند، همچنان با ترس نظاره گر اعداد و ارقام در این بازار باشند. با این وجود باز هم امروز بازار سهام کار خود را هم در شرایطی آغاز کرد که در مرحله پیش گشایش معاملات بورس تهران همچنان حجم صف خرید سهام از حجم صف فروش کمتر بود، به عبارتی باز هم فشار عرضه در بیشتر نمادها قابل مشاهده بود.
شوخی های مجازی تا ترس سرمایه گذران
در این میان اگرچه گفته می شود بازار بورس در یک ماهه اخیر وارد فاز اصلاحی شده است، ولی طولانی مدت شدن این شرایط و افت شاخص ها که اکنون جدا از ترس غالب شده در این بازار دامنه اش به شوخی های توئیتری و دلنوشته های کاربران در فضای مجازی نیز کشیده شده است خود گواهی بر این است که هم سرمایه گذاران و هم سایر افرادی که به هر دلیلی خود را از این بازار وسوسه انگیز دور نگه داشته اند، حالا نگران شکسته شدن حباب هایی این بازار هستند که در ماه های گذشته به دلیل بی توجهی ها در مقوله نظارت بر این بازار شکل گرفته است. اشاره به این موضوع ضرورت دارد همانطور که کامران ندری، تحلیلگر مسائل اقتصادی و عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) به پایگاه خبری تحلیلی نقد دولت گفته است؛ نهادهای متولی در این حوزه ابزارهایی در اختیار دارد و می تواند در مواقعی که بازار سرمایه از حالت طبیعی خود خارج می شود، آن را اصلاح کنند، اما از این ابزار درماه های گذشته بهره ای نبرده و اجازه داده اند تا شاخص بازار بورس بدون داشتن هیچ تناسبی با وضعیت عملکردی شرکت ها و اقتصاد سالانه کشور افزایش بیابد.
خانه به دوشی سرمایه گذاران ادامه دارد
از سوی دیگر باید به این موضوع هم پرداخت که خروج بیشتر سهامداران به خاطر بیاعتمادی نسبت به بورس، به نوعی باز خود می تواند موجبات تورم در سایر بازارهای سرمایه ای مانند طلا ، ارز و خودرو را رقم زند. افزایش بهای اقلامی که می تواند در قابل کالاهای سرمایه ای جای گیرد، پیامدی ناخوشایند که خود ابزاری موثر برای ادامه روند صعودی قیمت بسیاری دیگر از کالاها خواهد بود. به زبان دیگر به طور قطع با توجه به استمرار فشار عرضه در بیشتر نمادها مردم سعی خواهند داشت که ارزش سرمایه خود را حفظ کنند، نتیجه اش افزایش حدود 280 هزار تومانی بهای سکه بهار آزادی و بیش از 20 هزار تومانی قیمت هر گرم طلای 18 عیار در ساعت پیش از ظهر امروز بود که اگر به این مقوله صف طولانی خریداران دلار از صرافی ها را که یکی دو روز گذشته شاهد آن بوده ایم را اضافه کنیم، نتیجه این خواهد بود که اکنون سرمایه گذاران حقیقی برای محافظت از ارزش داده های داشته های خود در حال کوچ چندباره به بازار طلا و سکه هستند، این در حالی است التهاب در بازار خودرو هم پیامد دیگری است که شاهد آن هستیم، به عنوان مثال افزایش حدود 15 میلیون تومانی قیمت خودروی دنای دنده ای از سوی فروشندگان در بازار در دو روز گذشته هم مصداقی بر این مدعا هست، فروشندگانی که حتی برخی از آنها خود مصرف کننده بوده و نقشی در هیاهوی ایجاد شده از سوی دلالان ندارند، بلکه با ترس از فروش داشته های خود و ناتوانی از خرید جدید تلاش می کنند از تلاطمی که بر بازار حکمفرما است عقب نماند؛ زیرا که جا ماندن از آن به معنای کاهش اندوخته هایی است که با عرق جبین آن را به دست آورده اند.
تغییر سیاست های اقتصادی تنها راهکار موثر
آنچه که البته به رغم تلاشی که می کنند از نظر محمود جامساز، تحلیلگر مسائل اقتصادی، قادر به انجام آن نخواهند بود، چرا که این دولت است که باید برای ساماندهی به وضعیت اقتصادی کشور تدابیری اندیشیده و آنها را در قالب تغییر سیاست های خود اجرایی کند. ضمن اینکه به اعتقاد وی در دسترس ترین راهکار این است که دولت میزان دلارهایی که در خارج از مرزها خرج می شود را کاهش دهد با رعایت اصل صرفه جویی در هزینه ها کسری بودجه را تامین کند، تا مانع از اثرگذاری آن در بازارهای داخلی شود. با این وجود اما بی توجهی به این امر موجب شده تا اگرچه حجم سرمایه ای که در ماه های اخیر وارد بازار بورس شده رقم قابل توجهی باشد، ولی از آنجا که این سرمایه اثرگذاری مثبتی بر تولید ارزش افزوده به همراه نداشته، نتواند نه گره ای از مشکلات باز کرده و نه نرخ تورم را مدیریت کند.
این در حالی است که تجربه نشان داده است هرچند که برخی از دولتمردان در چنین شرایطی تلاش کرده اند تا با تدابیر دستوری سعی در کنترل بهای برخی از اقلام از جمله ارز در قالب دستورالعمل داشته باشند، آنچه که شاید در مقطعی بسیار کوتاه نقش مسکنی کوتاه مدت را ایفا کرده باشد، اما از آنجا که نمی توان اقتصاد را در قالب دستوری مدیریت کرد و بهای اقلام سرمایه ای را کاهش داد یا پایین نگه داشت، هر بار با اعمال چنین راهکاری به سرعت شاهد تغییرات ناشی از پیامدهای منفی دستور تثبیت قیمتی بر سایر متغیرهای اقتصادی بوده ایم، بحثی که حتی این شاید و مبادا را در اذهان عمومی رقم زده است که اتخاذ چنین راه حل هایی از سوی متولیان امر راهکاری برای کاهش فشارهای آنی ناشی از افزایش قیمت ها بوده تا در بازه زمانی دیگر بدون کمترین هزینه دوباره بهای کالاهای سرمایه ای از جمله ارز، سکه، طلا و ... افزایش یابد.
پیش بینی هایی که دلنشین نیستند
اما سرانجام پیش بینی شده چه افقی را برای بازار بورس تعریف می کند؟ دراین زمینه باید بیان کرد که به اعتقاد برخی از کارشناسان بازار بورس در روند رشد کاذب در این بازار، به طور قطع در آینده سهام شرکت های کوچک که در ماه های گذشته رشد بسیار زیادی را تجربه کرده است و بهای آنها افزایش قابل توجهی یافته است با کاهش مواجه خواهند شد موضوعی که برخی از صاحبنظران اقتصادی از جمله حمید میرمعینی، کارشناس بازارهای مالی از آن سخن گفته است و به این ترتیب پیامد آن هم به طور قطع متضرر شدن بخش دیگری از سهامدارانی خواهد بود که با کمترین تجربه و دانش دل به دریای طوفانی و متلاطم بازار بورس زده اند. هجوم دوباره به بازار ارز، طلا، سکه، خودرو و مسکن هم پیامد دیگر است که تبعاتش بروز موج جدیدی از تورم را در نیمه دوم سال به همراه خواهد داشت.
ناتوانی دولتمردان برای ایجاد تعادل در نقدینگی
واقعیت این است در این زمینه دولتمردان نتوانسته اند، مدیریت اصولی برای ایجاد تعادل در نقدینگی داشته باشند که این امر در برهه های مختلف موجب سرریز شدن سرمایه های خرد در بازارهای مختلف و در نتیجه تورم شده است، آن هم در شرایطی که در خصوص بازار بورس ما شاهد تبلیغاتی هم از سوی دولتمردان برای حضور بیشتر افراد در این بازار بوده ایم که با توجه به نبود برنامه جامع میان مدت و بلندمدت در حوزه مدیریت بورس شرایط نامتعادل کنونی را رقم زده است.
دعوت بدون برنامه و فارغ هر گونه حساب و کتاب علمی به این بازار آن هم برای تامین کسری بودجه از بازارسرمایه اشتباه بزرگی بوده که این روزها شاهد تبعات نامطلوب آن هستیم. نتیجه آن هم همانطور که پیش تر اشاره شد این بوده که نه تنها نیاز مالی دولت تامین نشده بلکه سهامدارن و سرمایه گذران هم نتوانسته اند بهره ای از بازار بورس ببرد. روندی که نوک پیکان بی تدبیری را به سوی مسئولان دولتی نشان می گیرد، هرچند که اکنون سرمایه گذاران خرد این بازار باید تقاص این بی تدبیری را پس دهند و با کوچ به سایر بازارها از ترس مباداهای کاهش ارزش پول ملی خود زمینه و بستر را برای بروز موج دیگری از تورم فراهم آوردند.
دیدگاه ها