به گزارش شفافیت به نقل از روابط عمومی گروه اقصادی بولتن نیوز، بررسی ها نشان می دهد که برای دولت و حاکمیت صنعت بیمه جز مسائل پر اهمیت و مهم ده گانه کشور است.

اما هدف گذاری وزارت اقتصاد در چینش مدیران به لحاظ دانش عمیق و تجربه عملیاتی در حوزه بیمه نشان می دهد که وزارت اقتصاد بیش از آنکه به مباحث تجربی و متمرکز صنعت بیمه توجه کند، بیشتر به مسائل آکادمیک پیرامونی صنعت بیمه می پردازد.

به عنوان مثال «علی بنیادی» عضو هیات عامل بیمه مرکزی که دستیار و از دوستان وزیر اقتصاد است، دارای تحصیلات آکادمیک در حوزه بازاریابی است که نه تنها هیچ گونه تجربه ای در صنعت بیمه نداشته بلکه علوم مبتنی بر علم بازاریابی بدون شناخت عمیق از حساسیت های اقتصادی و خصوصا جامعه شناسی این صنعت هیچگاه کارآمد نبوده و ارزش آفرین نیست.

همچنین «علی استاد هاشمی» با سابقه تنها ۴ ماهه در هیات مدیره بیمه سینا با کمترین تجربه بیمه ای در حساس ترین سمت بیمه مرکزی یعنی معاون نظارت گماشته شده. مصداق فردی که بدون هیچ گونه تجربه و شناختی دروازه بان تیم ملی فوتبال شود. از سوی دیگر او به واسطه دارا بودن کرسی حسابرسی در سایر سازمان ها و شرکت ها از جمله «تاپیکو»، «تامین سرمایه کیمیا» و سازمان بورس مشغله های بسیاری دارد.

بنابراین دو عضو از ۴ عضو عملیاتی هیات عامل در مناصب بسیار حساس مطلقا در این حوزه اشراف اجرایی و عملیاتی نداشتند .

با چنین مکانیزمی حالا سیل افراد کم تجربه نیز به صنعت بیمه روانه شده است. نمونه های آن معرفی برخی افراد برای عضویت در هیات مدیره و مدیرعاملی شرکت های کوچک و بزرگ است. به عنوان مثال مدیر یکی از بزرگترین صندوق های بیمه ای یعنی صندوق تامین خسارت های بدنی با مدرک علوم ارتباطات و تنها دو سال سابقه عضویت در هیات مدیره بیمه ایران معین به مدیریت این صندوق  بزرگ می رسد! در حالی که این صندلی باید متعلق به فردی کهنه کار و کارآزموده در حوزه های اقتصادی و بیمه ای باشد.

 و یا در صندوق بیمه حوادث طبیعی ساختمان نیز مسئول دفتر برکنار شده وزیر اقتصاد(مهدی اسماعیلی) مدیرعامل می شود. بدون سابقه بیمه ای!

همچنین فردی با دو سال سابقه عضویت در هیات مدیره بیمه دانا و چند ماه مدیرعاملی در بیمه اتکایی امین، مدیرعامل یکی از شرکت های بزرگ بیمه ای کشور می شود در حالی که پیشتر در بیمه دانا در بخش تاسیسات این شرکت فعالیت داشته و یا در بیمه تجارت نو شنیده می شود که معاون پیشین بانک و بیمه با تحت فشار قراردادن مدیرعامل بانک تجارت و پست بانک تلاش دارد، نیروهای کم سابقه ای را به این شرکت تزریق کند .

چندی پیش زمزمه هایی مبنی بر این بود که آیا  وزارت اقتصاد به واسطه معاون وقت بانک و بیمه و افراد نزدیک وزیر که حالا در بیمه مرکزی هستند، در عزل و نصب شرکت ها دخالت می کند ؟

 چرا آنجا که نوبت خود وزیر اقتصاد برای انتصابات است و او می تواند نظری در خصوص معرفی افراد با تجربه داشته باشد او تن به معرفی افراد کم تجربه می دهد؟ برخی دلیل این انتصابات را تجربه کم وزیر اقتصاد مطرح می کنند و می گویند که وزیر مایل نیست با افراد با سابقه تر از خود کار کند؟ اما وزیر چه پاسخی به این موارد دارد؟ آیا وزارت اقتصاد به واسطه معاونت بانک و بیمه، مدیران عامل بانک ها را تحت فشار گذاشته تا افراد هم سویی را به هیات مدیره شرکت ها تزریق کند؟ به طور مثال آیا آقای اخلاقی مدیرعامل بانک تجارت زیر چنین فشارهایی نیست؟

و یا با وجود چنین انتصاباتی می توان امید جهش در صنعت بیمه داشت؟ و یا آیا چنین افرادی می توانند شاخص های کلیدی توصیه شده از سوی وزیر اقتصاد را اجرایی کنند.

وزیر اقتصاد چندی پیش در پاسخ به چنین پرسش هایی از انتصابات صنعت بیمه دفاع تمام قدی داشت اما دفاع او یادآور تاکید بر ضعف های این صنعت بود. او با سکوت خود نسبت به پاسخ متمرکز خبرنگار به معضلات مدیریتی در صنعت بیمه هیچ اشاره ای نمی کند و فقط رزومه معاون بانک و بیمه تازه منصوب شده خود را در حوزه بازار پول به رخ می کشد و هیچ اشاره ای به انتصابات هیات عامل بیمه مرکزی که قانونا با حکم او به چنین مناصبی دست یافته اند اشاره ندارد.

حکایت رفتار خاندوزی، حکایت رونالدو در مستطیل سبز است. آنجا که این اسطوره فوتبال جهان برای عبور از رقبا اشاره به حرکت توپ به سمت چپ دارد اما سمت راست را هدف قرارداده.

وزیر با چنین راهبردی تلاش داشت از کمند سوال مدبرانه و هوشمند خبرنگار عبور کند غافل از اینکه افکار عمومی هوشمندانه رفتارهای دولت مردان را رصد می کنند و هیچگاه از کنار آن بدون حصول نتیجه عبور نخواهند کرد.

سوالی که در ذهن می آید این است که اگر رونالدو موفق به رد شدن زیرکانه از رقبا می شود آیا توانایی دریبل کردن داور و تماشاگران را نیز دارد؟

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را از طریق فرم زیر اسال نمایید

نظرسنجی

مارا دنبال کنید